گزارش مفصل از مراسم توديعي با زنده ياد محمودبريالي در شهر برخ کامن آلمان
مشعل مشعل

دوستان گران ارج !

اينک برمبنای وعده متن سخنراني های دوستان در مراسم وداع با پاکروان محمودبريالي پيشکش مي گردد.

 گفتني است که بيانيه ها از روی نوارويديويي بيرون نويس گرديده ولي اندکي فشرده و با تغييرات خيلي کوچک ناشي از شيوه ادای کلمات و جملات شفاهي تا کتبي تقدیم میگردد.

در گزارش پيشين  زير نام (بدرود بريالي عزيز)متن سخنراني محترم سلطان علي کشتمند نخست وزيرپيشين حکومت جمهوری افغانستان،يکي از رهبران برجسته ح.دخ.ا(حزب وطن) و بانوجميله ناهيد رفيق و همسر فقيد محمود بريالي نشر گرديده بود و اکنون سخنراني های ديگر تقديم مي گردد.

پس ا ز آنکه آقای کشتمند به منظور پيشبردکار محفل از آقای شفيق الله توده يي يکي از ياران فداکار و نزديک رفيق بريالي که قبلاً گرداننده گي کميسيون تدارک مراسم تشيع جنازهء رفيق بريالي را برعهده داشت،تقاضا نمود تا گرداننده گي آن محفل را نيز بر عهده بگيرد.

رفيق توده يي سخنان کوتاهي به زبان پشتو بيان نموده و ضرب المثل معروف پشتو را که ((صدنفر بميرد ،ولي يک نفرنه))يادآوری کرده و افزود که امروز ما يکي را از دست داديم .و آن رفيق عزيز،محبوب،شجاع ،با عزم و با اراده ما رفيق محمودبريالي است .بياييد که به احترام اين ابرمرد يک دقيقه سکوت نماييم .

سپس آقای توده يي تماس کوتاهي پيرامون جايگاه و نقش رفيق بريالي در تاريخ معاصر جنبش چپ و دموکراتيک کشورما گرفته و چنين افزود:

درست ده سال پيش در همين روز سياه پنج دسامبر رهبر محبوب ما ببرک کارمل در آغوش  وطنش به خاک سپرده شد و بعد از ده سال در همين روز  سياه 5دسامبر برادر او،رفيق همرزم و همسنگر او و همهء ما رفيق محمودبريالي چشم از جهان بست .

رفيق بريالي آنچناني که همهء ما شاهد هستيم بمثابهء يک انسان متعهد در شرايط مرگ و زنده گي و در شرايط دشوار پس از سقوط حاکميت دوشادوش رفقا در شهرکابل به خاطر حفظ روحيه رزمي و وطنپرستانه رفقايش با قبول خطر جان و سر باقي ماند. جای رفيق بريالي در ميان ما خالي است،کمبود او با يک،دو و يا ده نفر پُر نمي شود.جای  و کمبود او با وحدت و همبسته گي کامل مجموع رفقا،به کمک ، مشوره و مصلحت رفقای بزرگ کشتمند،نور،داکترصاحب راتب زاد و ساير رفقای ديگر مي توانيم اين کمبود بزرگ را جبران کنيم .

من باور دارم اگر ديروز رهبر محبوب ما از دست مايان رفت ،ما به اميد مجموع رفقا و به اميد رفيق بريالي و با همکاری بيدريغ او توانستيم پرچم مبارزه را سربلند برافرازيم .امروز با لشکری که در داخل و خارج باقي مانده هم مي توانيم درفش مبارزه را در اهتزاز نگهه داريم.من بمثابه دوست و رفيق همسنگر رفيق بريالي وعده مي سپارم،قول شرف مي دهم که تا آخرين لحظهء حيات در راهي که بنيان گذار آن رفيق کارمل بود و رفيق بريالي رزميد،خواهم رزميد.))

 

بعدآ آقای توده يي از محترم احسان واصل مسوول سکرتريت هيات اجرائيه موقت شورای اروپايي نهضت فراگير دموکراسي و ترقي افغانستان تقاضا نمود تا  زنده گينامه فشرده زنده ياد محمودبريالي را به سهم اشتراک کننده گان محفل برساند که متن آن به طور جداگانه  در تارنمای مشعل نشر گرديده است .

 

 

سپس محترمه  محبوبه کارمل با سخنان عاطفي شان اظهار داشتندکه (( دوستان گرامي !

محمود بريالي بمثابه فرزند و دلبند عزيز من بود.او فرزند حزب،فرزند افغانستان محبوب و فرزند و همراه رفيق کارمل فقيد بود.او در راه وحدت حزبي از هيچگونه تلاش دريغ نکرد.من خاطرات او را در قلب خود حفظ خواهم داشت .

محمود بريالي خداحافظ روحت شاد باشد.))

 

متعاقباً آقای حبيب منگل عضو هيات اجرائيه موقت شورای اروپايي نهضت فراگير دموکراسي و ترقي افغانستان سخنراني نموده و چنين گفت :((  ګرانو ملګرو او دوستانو َ دخدای بښلی محمود بریالی دمړینې او وداع دمراسمو ګډون کونکو ستاسو ټولو په اجازه !

 نن مونږدافغانستان دیوه ستر سیاسی اواجتماعی شخصیت او ترقی غوښتونکی زړورمبارز سره چه دخپل ژوند تروروستی لحظی دمبارزې په سنګر کی پاتی شو د وداع مراسم په ځای کوو .

     دلته دغم شریکې پدی غونډه کی  مشر ملګری کشتمند د ارواښاد محمود بریالی د انقلابی کرکتر ، ددوی دسیاسی ژوند اووطن اوخلکو ته دخدمت په برخه کې ډیری ښی او په زړه پورې خبرې وکړی . ماته ګرانه ده چه پرهغه څه ورزیات کړم . مګر سره له ده غواړم ووایم چه ګران ملګری  بریالی واقعا خپل ټول عمر انقلابی مبارزی او دافغانستان پرمختګ ، ازادی او استقلال  اود خلکو دنیک مرغۍ لپاره وقف کړ . خدای بښلی ددی ارمانونو دتحقق لپاره دافغانستان دخلک دموکراتیک ګوند لاره ِغوره کړله اوددی ګوند دارمانونو اواهدافو لپاره یی په سر شنده مبارزه وکړله . ارواښاد  د ثور دبدلون اودافغانستان دخلک دموکراتیک ګوند  دحاکمیت په دوران کی  دګوند دارمانونولپاره په ټول توان فعالیت  او خدمت وکړ .

   دیادولو وړ ده چه ملګری بریالی دافغانستان دخلک دموکراتیک ګوند دسقوط څخه وروسته هم دګوند بیرغ اوچت وساته او  دګوندیانو د متحد ساتلو او متشکل کولو لپاره یی هڅه او هاند وکړ او پدی ډول یی ګوند  د کاملی متلاشی کیدو څخه وژغوره . هغه دمهاجرت اوپه بهر کی هم په نه ستړی کیدونکی ډول دغربت دټولو ناخوالوسره ،سره  په هیواد کی دسولې ثبات ، دموکراسی او یوی سوکالی ټولنی دایجاد لپاره په ټول توان  مبارزی ته دوام ورکړ او پدی لړ کی یی  دهیواد دننه اوبهر ملګرو سره په ګډه   دیوه پراخ سیاسی  ملی -مترقی غورځنګ دایجاد لپاره چه په هغه کی  دافغانستان دخلک دموکراتیک ګوند او دسیاسی  متحدینو  ټولی جزیری او کړی متحدی اومتشکلی شی  ، په نه ستړی کیدونکی ډول  فعالیت او هڅه وکړه اوپه نتیجه کی (( دافغانستان ددموکراسۍ او پرمختیا ټولیز غورځنګ)) په رامنځته کیدو کی په ګډه دنورو ملګرو سترنقش ترسره کړ   .

   مونږ دادی دافغانستان ددموکراسی اوپرمختیا دټولیز غورځنګ په وجود کی دافغانستان دخلک دموکراتیک ګوند او دموکراتیک چپ غورځنګ اوستر کارمل  دارمانونو دتحقق لپاره  دهمیشه رپانده پرچم او تل ځلانده مشعل سره دقطعی پیروزی  په لور په میړانه ، متشکل او یو موټۍ  پرمخ ځو .

   میړانه اوتقوا ،زړه ورتوب او هوشیاری ، سیاسی لوړه پوهه او سیاسی درایت ، په سختیو کې مقاومت او په بریالیتوب نه مغرورکیدل  ، وفاداری ، عالی انسانی خویونه او اوصاف ،صمیمیت او دوستی ، انقلابی پاتی کیدل  او د افغانستان ، ګوند ، ملګرو اودخلګو دارمانونو او ګټوپه لارکی په زړورتوب مبارزه کول  او پدې هڅو کی دعالی استعداد ، سازمانی قدرت ښودل ، داروښاد بریالی برجسته خویونه او دکرکتر ځانګړتیاوی جوړولی . چه دهمدغو نیکو خویونو اواوصافو له برکته به تل په نیک نوم یادیږی .

 په پای کی  دګران ملګری بریالی د مړینی په مناسبت زرغونی جانی ناهید او بچیانو اوددوی ټولې کورنۍ ، دوستانو اوخپلوانو ته غمشریکۍ اوتسلیت وړاندی کوم .

 روح دی یی ښاد وی .

                                                      

پس از آن کاوه کارمل معاون شورای کشوری دنمارک نهضت فراگير دموکراسي و ترقي افغانستان سخنراني نموده و گفت:(( امروز ما با زنده يادمحمود بريالي يکي از رهبران برجسته سياسي کشورما،نهضت ما و حزب ما وداع مي کنيم .رفيق بريالي در طول مبارزات سياسي خود بخاطر انسان و انسانيت،بخاطر روشنگری،بخاطر رفاه و عدالت يکجا و همگام در شرايط سخت سياسي و پيچيده کشورما با برادر بزرگ خود رفيق کارمل بود.او در سالهای اخير با تحليل عميق سياسي از جهان،منطقه و کشورما و با استدلال قوی و منطقي خود يکبار ديگر به ما ثابت کرد که جوهر رفيق کارمل را درک کرده بود.او برای من نه تنها يک کاکای دلسوز و مهربان بود ،بلکه يک رفيق خوب هم بود.ما هميشه باهم صحبت و جروبحث داشتيم،روزی از روزها بعد از سوالات مختلف برای من تاکيد کرد که تا وقتي که من زنده هستم اين آرمانها را حفظ خواهم کرد.وی يک انسان آرمانگرا  و رياليست سياسي بود. به همين اساس بخاطر پرابلم های که در سالهای اخير در نهضت چپ افغانستان به وجود آمده بود،به اثر جروبحث ها و با درک عميق و مبارزات سرسخت حزبي خود توانست طرحي را در پيشگاه رفقا تقديم کند که در آنجا احيای صلح ،دموکراسي و نهضت چپ يکبار ديگر تکرار شود.

رفيق بريالي روحت شادباد،آرمانت  زنده باد.خداحافظ کاکا بری.))

 

پس از وی آقای بهزاد کريمي رهبر سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت) سخنراني کرده چنين گفت :((  درگذشت نابهنگام شخصیت برجسته جنبش ترقی‌خواهانه و عدالت‌پژوهانه افغانستان – رفیق محمود بریالی، تأثر و تأسف ژرف همه آنانی را که به جنبش چپ تعلق دارند و با نام این چهره ماندگار نهضت دموکراتیک افغانستان آشنا هستند، برانگیخته است. فقدان بریالی، دردی سنگین نه تنها برای دموکرات‌ها و عدالت‌خواهان کشور همسایه ما، که برای هر آن کسی است که از کار و پیکار نزدیک به نیم قرنی این بزرگمرد آگاهی دارد. از بین‌رفتن بریالی، دردی برای همه ما است؛ مایی که می دانیم او از کادرهای اندیشه‌ورز و سازمان‌گر و از رهبران توانمند و تأثیرگذار نهضت ترقی‌خواهانه و عدالت‌جویانه معاصر افغانستان بود. از میان برخاستن بریالی، اندوهی برای همه ما است؛ مایی که وی را از آندست رهبرانی می شناسیم که بدون درنگ بر جایگاه و عملکرد تاریخی آنان، فهم تاریخ نهضت متعلق به آنها دشوار می نماید.

ما فداییان خلق ایران (اکثریت) از این شانس برخوردار بوده‌ایم که این چهره بیادماندنی نهضت مترقی و چپ افغانستان را از نزدیک بشناسیم و با وی در پیوندی تنگاتنگ باشیم؛ چه آنگاه که  همراه یارانش در موضع بسیار حساس رهبری افغانستان قرار داشت و چه آن زمان که از موضع اپوزیسیون و در موقعیت دشوار مهاجرت سیاسی و وضعیت تحمل انواع فشارهای مریی و نامریی، حتی یک لحظه هم از تکاپو علیه نیروهای ارتجاعی حاکم بر کشورش باز نیایستاد. در ذهن ما، رفیق بریالی مظهر وفاداری به آرمان‌های چپ و عدالت‌خواهی و در همانحال فشرده سالها تجربه سیاسی ارزشمند بود و همچنان هم می ماند. دو نشانه برجسته این یار گرانقدر ما که همواره در خاطر ما خواهد ماند چنین‌اند: یک، یاری‌های بی‌دریغ وی به نمایندگی از حزب دموکراتیک خلق افغانستان و مردم مهمان‌دوست این کشور نسبت به ما آنگاه که سالهایی از مهاجرت سیاسی بخش از اعضای سازمان ما در کشور همسایه افغانستان می گذشت؛ و دوم، امیدپراکنی پیوسته وی در میان اطرافیانش به ویژه در این آخرین سالها و ماههای زندگی، درست آن هنگامی که خود از درون با بیماری جانکاه و فرساینده دست و پنجه نرم میکرد و از دردهای بسیار رنج می برد.

من بنام همه فداییان خلق ایران (اکثریت) در این لحظات جانگداز واپسین وداع با این رفیق از دست رفته ولی همواره به یاد ماندنی، خطاب به همه شما عزیزان سوگوار اعلام می کنم که سوگ شما، سوگ ما نیز است و این اندوه، اندوه مشترک همه ما است. ما این فقدان بزرگ را به ویژه به همرزم و همسر رفیق بریالی، رفیق اززشمندمان – جمیله ناهید، و به فرزندان برومند ایشان رومان و مریم عزیز، عمیقاً تسلیت می گوئیم و برای همه رفقا و دوستان افغانی‌مان که داغدار درگذشت نابهنگام محمود بریالی هستند، همانی را آرزومندیم که بریالی مظهر آن بود: پایداری و استقامت!))

 

متعاقباً رفيق کريم از رهبران حزب توده ايران سخنراني نموده افزود:(( بريالي شخصيت شناخته شدهء است که در باره او صحبت کردن بسيار مشکل است .در مورد اهداف مبارزاتي و پايمردی اش در مبارزه رفقا صحبت کردند.

وقتي که در سال 62 خورشيدی بالای ما يورش شد و دوستان ما را گرفتند و به زندان انداختند و همه دربدر شدند و اولين گروهي که توانست نجات پيدا کند،اولين جايي که توانستند به آنجا پناه حاصل نمايند افغانستان بود.تمام دوستاني که در طول اين سالها به ما کمک کردند با پوست و گوشت خويش آنرا حس مي کنيم و رسم مهمانوازی را که حزب برای ما انجام داد فراموش نمي کنيم .

محمودبريالي آن موقع مسوول روابط بين الملل حزب بود،برای ما توصيه مي کرد که نا اميد نباشيد،مبارزه را ادامه دهيد،همه از وی خاطره های خوبي در سر دارند.اولين کنفرانس حزبي ما را او در کابل سازماندهي کرد،سخنران و مهمان بزرگ ما محمودبريالي بود.سخنراني اش در آن زمان واقعاً تاريخي بود و به همه روحيه داد .او در خلال سخنانش گفت،از آنچه بالای شما آمده است ما جگرخون هستيم .اين واژه فارسي نيست و ما آنرا به کار نمي بريم،ولي آنقدر در دل ما نشست که حد ندارد و ما تاکنون اين اصطلاح را بکار مي بريم .چنانکه در پايان سخنانش زنده ياد سياوش کسرايي که در رديف اول پهلويم  نشسته بود،برخاست و رويش را بوسيد.

بريالي تا بود در مرکز مبارزه بود،اشاره کردم تيوريسن بود،برجسته بود،آزادی خواه بود.امروز هم مجلس وداعيه اش نيز به همين مفهوم برپا شده است .امروز هم با مرگ خودش نيز همين پيام را مي رساند .من مجدداً به همه کساني که در اينجا حضور دارند و به ويژه به خانواده بزرگش اظهار تسليت مي گويم .روانش شادباد ))

 

بعداَ محترم نياز محمد مومند عضوبېروی سياسي و منشی کميته مرکزي  ح. د.خ.ا چنين ګفت : (( ډېرو ګرانو ملګرو او دوستانو!

په دې ويرجنو شيبو کې چې مونږ د ارواښاد محمود بريالي د جنازې تر څنګ ولاړ يو، وروستې ديدن  او احترام يې کوو، زه د هغه ټولو خپلوانو، دوستانو او همسنګرانو ته د خپلې ژورې خواشينۍ او تسليت مراتب وړاندې کوم او د لوي صبر غوښتنه کوم.

ارواښاد محمود بريالي د افغانستان د خلک دموکراتيک ګوند او چپ دموکراتيک نهضت د مبارزې په متن کې قرار لاره او د افغانستان د خلک دموکراتيک ګوند او زمونږ د خلکو د ارمانونو سره يې ژوند وکړ او د هغو سره يې له دې نړی سترګي پټې کړي.  روح دی يې ښاد وي. ))

 

پس از آن محترم ميرمحمداسماعيل مسرورنجيمي يکي از دوستان خانواده گي زنده ياد بريالي اظهار داشت :((خانوادهء در غم و اندوه  نشسته محمود بریالی،

هموطنان عزادار، حاضرین محترم ،

سوگمندانه محمود بریالی ( که روحش شاد و روانش پاک باد) دیگر دربین فامیل، دوستان و رفیقانش نیست ، چه خوش به که نامش در تلالؤ درخشان حیات زودگذر پی سپر،رخشنده و جاویدان، ماندگار و یادگار درج صفحهء تاریخ سیاسی افغانستان (وطن مألوف ما) خواهد گردید و به نکوئی (با شهامت شامخ) یاد خواهد شد.

برای من به حیث دوست شخصی و خانواده گی  و به گفتهء خودش (برادر)، محمود بریالی یک شخصیت نکته سنج، آگاه، یکی از چهره های استثنایی در شهامت، اهلیت و لیاقت، مردم شناسی و مردم دوستی بود.به حیث یک روشنفکر بی مانند  از اخلاق حمیده، تواضع، شکسته نفسی، نیک اندیشی، خیرخواهی، ازخودگذری، بردباری، توجه به اهل خبره و ریش سفیدان واحترام به کرامت انسانی برخوردار بود. 

محمود بریالی در مبارزه نیز یک رادمرد آزادی خواه و آزادمنش بود که برای آرامی و بهروزی وطن و مردمش همیشه کار و تلاش میکرد.

محمود بریالی،

توکه برادر دانشور عزیز ومعنوی ام بودی، صفات وخاطرات ات که در نزد من فراوان است، درین مختصر برنمی آید و نمی گنجد، روحت شاد باد و نامت جاویدان.

سروده یی بررثا ات سروده ام ، که قرائت میگردد.

 

 


 

بر مرگ نا بهنگام محمود بریالی

 

پیدا و نیست، قاعدهء زنده گانی است

شور و قیام جنبشِِِِِِ، آزاد گانی است

آزاد خلق گشته بشر، پاک و رستگار

بنیان گذار  وحدت و مشئی روانی است

عشق و وفا و مهر و صفا و نیاز خلق

در کارگاه هستئی کُل، کامرانی است

نیکی و عدل، پایهء این چرخ تیز پی

باشد، به ساز خلق جهان شادمانی است

هرجا که عشق جنبش آزادگی به پاست

آنجا، اساسِ حُریتِ جاودانی است

ایندم که دهر، زادهء نسلِ جوان جوان

برد از میانه، وین چه مرامی زمانی است

مردی که بود، حامی رزمنده پیشگام

محمود نامدار وطن بود، بانی است

فکر جوان و مغز رسا، رهبر شجاع

در سر بداشت عزم متین، رهبانی است

فرزند نامدار وطن بود و رادمرد

در مکتب مبارزه، بخشِ عیانی است

بنیانگذار وحدت و همبستگی، به پیش

بود، آنچنان که داشت، رهی کامرانی است

بر نهضت و ترقئی امیال مردمی

گامی نهاده بود، برفت و نشانی است

با خود ببُرد، درتهء خاک و مرام کٌل

افسوس پر تأثر و غم دودمانی است

گویم بیاد روح  جوانت ز روی عشق

محمود (بری) زنده ئی، زمان بی تو فانی است

این خیل دوستان، بدیدار آمدند

بهر وداع آخر  حئ، دیدگانی است

بشکسته است ساقهء مسروری ام به پای

این مرگ بی درنگ شکست خزانی است

 

گوتینگن ـ آلمان

18 قوس 1385 شمس برابر با 9 دسامبر 2006

 

سخنران ديگرمحمدداؤد رزميار عضو هيات اجرائيه موقت شورای اروپايي نهضت فراگير دموکراسي و ترقي افغانستان بود که چنين گفت :

(( ای دوست بيا تا غم فردا بخوريم

اين يک دم عمر را غنيمت شمريم

فردا که از اين دير کهن در گذريم

با هفت هزار ساله گان همسفريم

رفيق ارجمند سلطانعلي کشتمند،رفيق جميله ناهيد،داکترصاحب اناهيتا راتب زاد !

در زير اين سقف رفقا و دوستان بيشماری با رفيق بريالي معرفت دارند و خاطره های فراموش ناشدني .من هم به نوبهء خود بيش از 40 سال در معرفت و دوستي،برادری و رفاقت با محمود بريالي زنده گي کردم .

برای شخص من جای بس افتخار است که در حضور شما يادکنم که رفيق بريالي اولين منشي حوزه حزبي من بود و اولين آموزگار من در سياست و مبارزه بود.من رفيق بريالي را در مراحل مختلف زنده گي در جواني،دوره تحصيل،در مهاجرت بارها ديديم،آزموديم و آموختيم .برای من هم بي نهايت دشوار است،آنچه که در اينجا رفيق کشتمند به آدرس اين مرد بزرگ و ضايعه بزرگ ، کلمات و جملات با مفهوم علمي،انساني و عاطفوی را به آدرس آن شخصيت بزرگ گفتند چيزی اضافه تر و خارق العاده تر بگويم .

اما به نوبت خود بسيار کوتاه و مختصر من شخصيت رفيق بريالي را در دو مورد به اين ترتيب گويا مي شوم :

1-   زنده گي شخصي رفيق بريالي و روابطش با رفقا .

2-   موقف سياسي رفيق بريالي در سياست و مبارزه .

تا جايي که رفقا من شناخت دارم و عرض کردم که افتخار آنرا دارم که بيش از چهل سال با يک شخصيت بزرگ معرفت داشتم و در اين 40 سال تجربه زنده گي من،رفيق بريالي را يک انسان صميمي،شريف،با تقوا،پرهيزگار و يک انسان با قلب پاک در برابر خانواده و رفقايش يافتم .رفيق بريالي در مناسبات خود با رفقا به معني واقعي يک فقير بود،يک ملنگ بود. رفيق بريالي استعداد خارق العاده داشت،هرکسي که با او نزديک مي شد بدون درنگ گرويدهء وی مي شد.قوهء جاذبهء رفيق بريالي اسرار آميز بود.او در حمايت و پشتيباني صميمانه رفقايش قرار داشت.او همواره در ديدارخود با رفقا به همه اطمينان مي داد و اميد مي بخشيد.شايد هيچ وقتي از زبان وی کسي نه نشنيده باشد،وی همواره مي گفت همه چيز جور مي شود،من هستم .

در مورد حيات سياسي وی را به حيث يک انسان قاطع و دورانديش يافتم .رفيق بريالي واقعاً نزديک را از دست نمي داد و هميشه به دور فکر مي کرد.ما بعد از حاکميت به سردرگمي های فراوان مواجه شديم،عده ء فکر مي کردند همه چيز رفت و ديگر بدست نمي آيد.بخاطری که ابتداء ما حزب کوچک بوديم،رشد کرديم و به يک سازمان سياسي نيرومند مبدل شديم و بعداز حاکميت در منطقه بسيار يک حزب بزرگ بوديم،آنطوری که يک دوست ايراني ما آنرا ابراز کرد.

رفقا! رفيق بريالي هميشه مي گفت و برای من شخصاً هزار بار اين جمله را ابراز کرده که رفقا اگر دريا نيست،بياييد قطره را هم از دست ندهيم .و امروز اين قطراتي است که بزرگ شده و به يک نهضت سياسي مبدل شده است و اين يک نمونه پيش بيني خلاق رفيق بريالي است .

او در جريان حيات خود ثابت کرد که برد با عدالت است،برد با ما است.برد با صداقت است .امروز سنگ و چوب وطن فرياد مي کشند و زنده باد حزبي ها مي گويند.

من ايمان دارم و شما با من موافق هستيد که بريالي کارعظيم و پرثمری را انجام داده و تلاش بزرگي را پيش برده است . وی سه سال درد بزرگي را متحمل شد و هيچ کس را آگاه نساخت .اين را مي گويند عظمت و بردباری و تحمل يک انسان بزرگ و با ايمان ! چرا رفيق بريالي نخواست که مريضي خود را آشکار نسازد ؟ به دو علت يکي اينکه خانواده خود را ،يعني همسر محبوبش را که خودش نيز مريض بود مايوس نسازد،و فرزندان دلبند خود را و مساله دوم که برای رفيق بريالي بي نهايت مهم بود که رفقای خود را که در داخل و خارج کشور بود مايوس نسازد.اين درد سخت را در درون خود شبها و روزها تحمل مي کرد ولي نمي خواست که رفقا مايوس شوند که بريالي مريضي علاج ناپذير است .اين را مي گويند قرباني! اين را مي گويندادای احترام در برابر مردمش .

افسوس که به هيچ صورت مرگ نبايد به سوی اين مرد بزرگ مي آمد .من يقين دارم که در ذهن رفيق بريالي بسيار چيزهايي بود که بايد آنرا به انجام مي رساند،يکي از آن آرمانها برگشت به وطن بود که آنرا در آخرين مشورت خود با همسرش انجام داد که من افغانستان مي روم.او مي خواست کمي توانايي فزيکي پيدا کند.يکي از آرمانهای که نتوانست آنرا صد در صد تحقق بخشد و آن وحدت نيروهای ملي و دموکراتيک بود و اين تعمير را به سرمنزل آبادی برساند .

من نظر آخر خود را در رابطه به اين ملنگ راه مبارزه،به اين ترتيب خلاصه مي کنم :کلمات پرعاطفه،شعر،گريه،بوسيدن نمي تواند روح آن مرد بزرگ را آرام بسازد.چيزی را که روح او را آرام مي سازد، اين است که چيزی را که او نتوانست انجام دهد و زنده گي او را کمک نکرد تعهد بسپاريم که ما انجام دهيم .وی در زمان وفات کارمل بزرگ تعهد سپرده بود که ما آرمانت را برآورده مي سازيم،بياييد که راه رفيق بريالي ،راه رهبران بزرگ خود را و راه کارمل بزرگ را که سالها در اين راه مبارزه مي کردند،آنرا تحقق بخشيم .تشکر از توجه شما ))

 

گزارشگر مشعل مي افزايد که سپس فريداحمد مزدک عضو هيات اجرائيه و معاون شورای مرکزی پيشين ح.دخ.ا(حزب وطن) صحبت نموده و چنين گفت :(( دوستان عزيز،رفقای ارجمند !

ما امروز با محمودبريالي آخرين ديدار را انجام مي دهيم،با محمودبريالي وداع مي کنيم.هريک ما سالهای طولاني همرزم ،همکار ،رفيق و دوست محمودبريالي بوديم و در جريان مبارزه،کار و فعاليت خود او را بحيث يک همرزم،رفيق و دوست خوب،يک همرزم نستوه و دوست صميمي در هرگام و هرقدم درک کرديم و در خاطر خود داريم .محمودبريالي شخصيتي که سالهای طولاني زنده گي سياسي خود را وقف آرمانهای بيکران مردم افغانستان کرد.محمودبريالي يک مبارز نستوه و خسته گي ناپذير بود.او يکي از نادر شخصيت ها و رهبران ح.دخ.ا است که در شخصيت او به بهترين صورت سطح عالي تخصص و کارفهمي،با بهترين موازين اخلاقي ، بهترين سطح تربيت و تهذيب پيوند پيدا کرده بود.پيوند اين دو عنصر در شخصيت محمودبريالي يکي از چهره های عالي نهضت ترقيخواهانه و عدالتخواهانه مردم افغانستان را تشکيل داده بود.او نه تنها آموزگار خوب به زيردستان،رفقا و همرزمان خود بود،نه تنها يکي از حاميان استعدادهای خوب بود ،بلکه از استعداد خوب و کار خوب حمايه مي کرد.شعبه روابط بين المللي کميته مرکزی ح.د.خ.ا را بياد داشته باشيد که تقريباً از رفقايي که در کشورهای غيرسوسياليستي تحصيل کرده بودند،مملو بود.در آن سالهايي که ما مصروف کارهای حزبي بوديم حفظ و رهبری چنين اشخاص کار ساده نبود،ولي محمود بريالي شجاعانه اين کار را انجام مي داد.من با حفظ احترام بي پايان به شخصيت کاری محمودبريالي به حيث يک مبارز آگاه و يک شخصيت نستوه کاملاً احترام مي گذارم .در همه صحبت ها تکرار شد که بريالي انسان صميمي بود،بلي بريالي بهترين برادر بود به برادر بزرگش ببرک کارمل يکي از بهترين و شايسته ترين رهبران ح.دخ.ا،بريالي بهترين همسر بود به همسر خود محترمه جميله ناهيد و بهترين پدر بود به رومان و مريم عزيز،و يقين دارم که بريالي بهترين فرزند هم بود به پدر خود.با نبود بريالي اين تنها وظيفهء شخص بريالي است که به پايان مي رسد.در شرق يک عرف خوب است که نام انسانهای بزرگ در خاطرهء شان،در اذهان مردمش باقي مي ماند و من مي توانم بگويم که محمودبريالي يکي از آن چهره هايست که در نبود خود نيز مي تواند کارکند و در راه تحقق آرمانهای مردم افغانستان کار و مبارزه کند.برجستگي های خوب در شخصيت بريالي اين است که او ديدفراخ داشت. تنها روشنگر و روشنفکر گفتن کافي نيست،بايد در عمل نشان داد.بريالي کسي بود که راحت و آرام مي توانست با مخالف خود حرف بزند و اين هم بسيار جالب است که مخالفش نيز مي توانست يک شنوندهء خوب حرف هايش باشد.محمودبريالي به تغيير عقيده داشت و رهبری مثل بريالي توانسته بود در سالهای تغيير خود را حفظ کرده و رفقای همرزم خود را در يک کاروان ببرد.اين کاريست قابل تمجيد فراوان .

همه همرزمان محمودبريالي چه در تشکل قبلي ح.دخ.ا هستند و يانيستند،بايد از محمودبريالي فرا بگيرند،کارفهمي را ياد بگيرند،برخورد دلسوزانه با مردم را ياد بگيرند،بهترين عضو خانواده بودن را فرا گيرند.

نبود محمودبريالي جبران ناپذير است .هرکس خودش است و تکرار نمي شود،نبود محمودبريالي برای رفقايش،برای خانواده اش،به خانواده رفيق بزرگ کارمل،به داکترصاحب اناهيتا راتب زاد اين نبود تحمل ناپذير است.من برای همه شما صبر و طاقت آرزو مي کنم .کريمي صاحب گفتند بريالي اميدپراگن بود.واقعاً چه صفت به جائي .

در شرايطي که اميد به هيچ مي رود که برباد شود ولي کسي پيدا مي شود که اميدپراگني کند،مثل شمعي است که در تاريکي روشني بوجود مي آورد،تا ما از برکت او راه خود را پيدا کنيم .من ياد محمودبريالي را هميشه زنده آرزو مي کنم.در ذهن همه همرزمان و رفقايش صبر و طاقت وتوان به همه همرزمان آرزو مي کنم،بويژه به خانواده اش که نبود او را بتواند تحمل کنند. تشکر))

 

نيلاب سلام عضو شورای سراسری آلمان نهضت فراگير دموکراسي و ترقي افغانستان يکي ديگر از سخنرانان بود که چنين گفت:((درود به روان پاک آن راد مردان دلیر و شیر زنان که به خاطر رهایی و نجات انسان ستم  دیدۀ میهنم از زیر یوغ  و بند زنجیر استعمار و استثمار, استبداد و ارتجاع قهرمانانه رزمیدند و جان باختند!

دانشوران فرزانه دل, دوستان محترم و رفقای عزیز,

ما امروز با یکی از مبارزان دلیر و بیباک راه آزاده گان و آزادی خواهان, فرزند صدیق وطن و دوست تنگاتنگ خلق مظلوم و زجر کشیدۀ کشور, یکی از فعالان و مبلغین برجستۀ ح. د. خ. ا. , یکی از پیش گامان و پیش کسوتان نهضت فراگیر دموکراسی و ترقی افغانستان و بالاخره با یکی از شخصیتهای ملی با اعتبار سیاسی و اجتماعی کشور رفیق بریالی عزیز وداع مینماییم.

شاد روان, رفیق بریالی  که با آواز رسا و غرایش نوید پیروزی به مردم با شهامت میهنش میداد و به دوستان نیرو میبخشید, دگر در میان ما نیست, آواز پرطنینش خاموش گشته است.

 رفقا و دوستان گران سنگ,

درست ده سال قبل رهبر محبوب ما, ابر مرد تاریخ کشور ما, بنیان گذار ح. د. خ. ا. زنده یاد ببرک کارمل فقید در لحظۀ بس حساس تاریخ کشور خانواده و همسنگران خویش را ترک گفت و هم ميهنان ما را در ماتم نشانید. حالا, روزگار بار دگر جفایش را بر ما روا داشت و در این مقطع حساس تاریخی رفیق بریالی را از آغوش خانواده و همرزمانش سوا ساخت.

ما همرزمان و همراهان وی در حالی که با پیکر پاک آن آزاد مرد با درد و اندوه فراوان وداع میکنیم و با اشکهای سوزان بدرقه اش مینماییم, در راه به پیروزی رساندن آرمانهای والایش به خاطر رفاه و آرامی ملت بلاکشیدۀ مان تعهد میکنیم.

روانت شاد باد رفیق بریالی عزیز, یادت را گرامی میداریم.

برای شما بانوی صبور, با شهامت و کم نظیر افغان زرغونه جان, فرزندان دلبندش رومان جان و مریم جان, مادر گرامیش, داکتر صاحب اناهیتا راتب زاد,  محبوبه جان کارمل و سایر اعضای خانوادۀ محترمش و به همۀ هم گامان, هم دوشان و هم تکان و دوستانش وبه هموندان محترم اعضای نهضت فراگیر ترقی و دموکراسی افغانستان و مردم ترقی خواه افغانستان این در گذشت نا به هنگام را تسلیت گفته شکیبایی آرزو میکنم.

او در پايان سخنانش ،غمنامهء از بانو سيماسما صديقي را دکلمه کرد،که در زير مي خوانيد:

 

تو ای هم رزم محبوبم

رفیق صادقم, محمود بریالی

سپهسالار نور و حق

رفیق فایقم, محمود بریالی

 

مرا در مکتب عشق و صداقت

درس میهن دوستی دادی

فدای میهنت گشتی

رفیق عاشقم, محمود بریالی

 

تو ای محراق صلح و دوستی

ای رستم دستان

خلوص و مرحمت برتو

رفیق لایقم, محمود بریالی

 

مرا دیگر سروری نیست

ز چشمم خون میبارد

شکوه نهضت میهن

رفیق سابقم, محمود بریالی

 

زن و مرد وطن برتو

 درود و تهنیت گویند

درخشان نام تاریخی

رفیق شایقم, محمود بریالی

 

تو کشتی ران راه رزم و پیکار

در وطن بودی

همان دریا و توفان است

همانست قایقم محمود بریالی

 

روانت شاد, راهت سبز

نامت زنده و جاوید

کنار نام کارمل حک

رفیق حاذقم, محمود بریالی

 

به سیمای سما بنگر

زماتم اشک بارانست

ز قلبش درد خیزانست

رفیق صادقم, محمود بریالی.

 

 

 


سپس سرورمنگل معاون صدراعظم در حکومت جمهوری افغانستان بيانيه اش را ايراد و چنين گفت :((  رفقا !                                                                      

    ما غرض ادای احترام وتسلیت دربرابر جنازه ای رفیقی ، که قلب گرم اش برای خانواده ، فرزندان ، خانم ، رفقا وآرمانهایش برای ابد بسردی رفته ، دیگر نمی طپد، بیدار وگرم نیست ، جمع شده ایم . 

    رفقا !     کس بخواهد یا نخواهد رفیق بریالی بیکی از نخبگان نسلی تعلق گرفته ، که مورد قضاوت آینده تاریخ کشور ماست  .              

  چهل ودوسال قبل دراول جنوری که مطابق است به 11 جدی 1343 .ش .ق .عده ای برای بار اول بطور آگاهانه عزم کردند ،  تا نظام منحط فردی را بر اندازند وبجایش نظام عادلانه ای را بسود انسان زحمتکش و رفاه ، آسایش وی بر پا دارند ، غرض انجام این هدف  طلیعه ای در تاریکی بدست اولین پرچمداران جنبش دموکراتیک خلق افغانستان روشن شد که در روشنی آن  نسلی از فرزندانی  پرورش یافت که بوطن وترقی آن وبه رنج های بیکران خلق کشور تعلق گرفتند . آنان با انرژی وخرد انقلابی بر دژ های استبداد قرون اوسطائی چنان بی باکانه از هرطرف واز هر سنگر تاختند که در زمانی کوتاهی شاهی وجمهوری را بتاریخ سپرده شد .                             

لا تر اوسه ئی ماغزه په قرار ندی ـــ

چا چی ماسره وهلی سر په سنگ دی .

   محمود بریالی یکی از این جوانان بود که پا بپای برادرش مرحوم ببرک کارمل گام برداشت ، که امروزما با عده ای کثیری که به این دوران تعلق دارند با جنازه اش وداع مینمائیم .                

           رفقا ! ما جنازه ای شهید میر اکبر خیبررا با چنان شور وروح مبارزه طلبی وتعهد انقلابی بخاک سپردیم که پی آمد آن زمینه ساز قیام نظامی ثوروبنیاد گذاری حاکمیت دموکراتیک خلق افغانستان بود که به اثر مداخلات جنایت بارانه دشمنانش که از راسترین نیروهای  قرون اوسطائی داخلی ، منطقه ، نیرو های امپریالستی برهبری امریکا متشکل بود ، ج افغانستان را در قلب گرم آسیا بمرکز رویا روئی ، جنگ ، فتنه وشرارت تبدیل ساختند . فرصتی راکه این خطه ای باستانی برای خوشبختی وترقی اش ،  بدست سر سپردگان وفرزندانش بدست آورده بود، با شکست خونین متلاشی ساختند که تا امروز با هجوم های اردوهای متجاوزغربی راه حل ملی وصلح آمیز ش را به انتظار است .                                                                                  

رفقا دوستان گرامی !                       

   چند روز قبل من با عده ای از رفقا بعیادت رفیق همرزم ما محمود بریالی آمدم . وی با تن نحیف که با آخرین توانائیهایش با مرگ در نبرد بود ، خطاب به رفقا ومن گفتند  : " چشمم بدیدنتان روشن شد... اگر زندگی فرصت داد ... مبارزات را باپهنای وسیعتر از سرخواهیم گرفت... در گذشته امکانات ما همانقدر بود که توانستیم در آن عمل کردیم ... حرفهای زیادی بجا وبی جا درمورد ما گفته می شود ... نیتی بدی در قبال تمام فضایای اخیرواتفاقات که رخ داده نداشتیم .... شنیدم که دهمین سالگرد شهادت نجیب الله را بر گذار کردید، از شهامت تان سپاسگذارم.... اگر صحت برایم امکان میداد در پهلوی شما می بودم.... رفیق نجیب مربوط به حزب ما بود حزبی مابود ورهبر ما بودوبه شهادت اش سر احترام فرود می آورم . ... " عده ای رفقا می دیدند که رفیق همرزم ما در واپسین لحظات وروزهای  زندگی اش ، آرزوهای بعداز مرگش رادر خانواده ای همگانی ماکه از هر طرف شکسته وریخته است چه قسم میبیند ؟ برای آرمانها وبرای آینده  چه پیام دارند ؟  پیامی مبارزه ، که تمام زندگی پردرد ، رنج ، مبارزه وافتخاررا برسر آن گذاشته بود ، تا بار دیگربا رفقایش توانسته باشد خانواده اش را به پهنای سرزمین ومردمان آن دوباره در اطراف خود ببیند که میسر نبود .    

    رفقا ودوستان نهایت گرامی !                                       

     تمام زندگینامه ای یک انقلابی که آگاهانه در برابر مرگ ایستاده وبه استقبال آن میرود ، مملو از آرمانهای انسانی بخاطر تعالی وآزادی انسان وخوشبختی آن است . که بطول زندگی ومرگ یک قهرمان میسر نمیگردد ، با مرگ قهرمانان آغاز میگردد رنگین  وگرم می شود .                                           

      رفقای نهایت ارجمند !                                                 

   ما در پای تابوت رفیق محمود بریالی برای کریه وزاری ونفرین برمرگ نیآمده ایم ، بلکه جمع میگردیم تاسود وزیانها وخطا ها ، کارنامه هارا به ارزیابی بگیریم ، سنگر ها وصفوف همرزمان را منسجم تر ونیرومند تر ، پهنتربا خردمندی وشهامت وباخنده بر مرگ به همرزمان بسپاریم .    اگر باهم نجنبیم ودر لاکهای خویش خودرا محصور نگاه داریم هر کدام ما در جمع محدود ازیاران خود ساخته ای خویش به جایگاهی ابدی خواهیم پیوست .                           

                  رفقا !                                                                 

           فرصت ها هرروز از دست می روند، امروز که ما در آستانه ای  چهل وسومین سالگرد تاسیس حزب شهیدان وقهرمانان خویش قرار داریم ، نگذارید ! تا فرصتی دیگری وسالی دیگری ضایع گردد . باید پیش گام شد ، ابتکار جمع کردن همه رهبران ، کدر ها ، احزاب ،گروه ها وشخصیت های سیاسی ـ علمی ـ  اجتماعی ـ فرهنگی رابدورهم فرا خواندوراه های سهل پیوستن بهمدیگر را تحت سرپستی عده ای از رفقا بطورمشورتی در اروپا روی دست گیرید واعتماد نمائید و به اینترتیب با اعتقاد راسخ به مساعی وحدت خواهی که با آرمانهای ما در دیروزعجین است می توانیم وحدتی کاملی را باهم به اجرا بگذاریم وتکیه گاهی نیرومندی غرض حمایت از مبارزه ای رفقای ما در داخل کشورکه باشرایطی دشواری روبرو اند وبیشتر از همه آسیب پذیراند همکاری وحمایت متحدانه نمائیم . مساعی در راه دایر کردن کنفرانس سراسری اروپا با شرکت احزاب ، حلقات ، گروه هاوشخصیت های دیروز سیاسی ـ نظامی ـ فرهنگی وغیره مارا غرض رسیدن بوحدت یاری خواهند رساند .    

   غرض تامین این امر تهیه لستی از نمایندگان احزاب ، حلقات وشخصیت ها در گام نخست ، بحیث گام آغازین رهگشا خواهد بود .                                                                           در نهایت بمناسبت ضایعه ای مرگ محمود بریالی بخانم فرزندان ، خانواده ، دوستان ورفقاغم شریکی وتسلیت عرض می نمایم . تشکراز توجه تان .))

 

نجيبه هوتکي يکي ديگر از سخنرانان  چنين گفت :(( چه دردناک است و چه غم انگيز قلب پرتلاطم کسي که بيش از 40 سال مبارزه،بعداز مقاومت بازماند،ولي قلب خانواده و رفقا را در غم فرونشاند.بريالي با خدمات افتخارآميز،اين رزمنده سرفراز يکي از شخصيت های والايي بود که با43 سال مبارزه تمام آرمانهايش را برملا ساخت و در راه تحقق آن زنده گي خويش را وقف نمود.

رفيق بريالي انسان صميمي،با صفا،هوشمند و آراسته با دانش سياسي بود.عميق ترين تاثرات خويش را به خانواده،رفقا و همرزمان رفيق بريالي ابراز مي دارم .))

فضل احمدطغيان عضو هيات اجرائيه موقت شورای اروپايي نهضت فراگير دموکراسي و ترقي افغانستان صحبت نموده و چنين گفت :(( رفيق کشتمند عزيز،رفيق جميله ناهيد،محترمه محبوبه کارمل،رفقا و دوستان !

امروز همه ما سرگليم سوگ و اندوه شخصيتي نشسته ايم که او رفيق بود،برادر بود،رهبر بود و بالاخره يکي از عياران بود.اين مرد مبارز و نستوه رفيق بريالي است.رفيق بريالي که تمام تاروپود زنده گي و تمام شيرازه آنرا وقف مبارزات عادلانه و ترقيخواهانه نمود.

رفقا! او عاشق انسان،عاشق وطن و عدالت و دموکراسي بود،او از جمله زمره مرداني بود که بحيث انسان که راه نامنکشف را کشف کرد و رزميد و مقاومت کرد و بالاخره او مشعل تابناک مبارزه نسل ديروز و امروز است .

رفقا! من رفيق او بودم و با او شناخت کامل از 37 سال پيش زماني که او در زادگاه من تشريف آورده بود،دارم.ضمير انساني اين مرد بزرگ از سرمه خاک مردمش روشن شده بود .

او دردهای مردم را مي شناخت،و بر اهميت و نقش خود آگاهي کامل داشت.خوشبختانه اين رسالت را شرافتمدانه ادأ نمود، همچنان او ديگران را در اين مبارزه دشوار فرا مي خواند،او مي گفت که همبسته گي و پيروزی ما در وحدت ماست .بجاست که از وی ياد آورشويم که او بمثابه مبارز راستين ثبت تاريخ کشورما خواهد بود.

بهترين بزرگداشت از رفيق بريالي اين است که راه انتخاب شده او را تأمين داد.چيزی را که رفيق سرور قبلاً به آن اشاره کرده بود.بياييد که اين راه را تعميم بدهيم و درفش مبارزه را بخاطر آزادی،صلح و دموکراسي بلند نگهداريم .رفيق جميله ناهيد امروز شما در اين مرگ تنها سوگوار نيستيد،همهء ما سوگوار هستيم،همه خانواده سياسي سوگوار هستند.رفيق بريالي عزيز به همه خانواده سياسي تعلق داشت .زنده گي پرافتخار رفيق بريالي مايهء افتخار همه وطنپرستان و انقلابيون خواهد بود.اجازه دهيد به شما از جانب خود،فاميل و دوستان خود تسليت بگويم،در ضمن به شما شادباش بگويم آن راهي را که رفيق بريالي و ساير رفقا تعقيب مي کنند.ما آنرا متحدانه و افتخارانه پيش خواهم برد.

رفيق بريالي عزيز آرام بگيريد.امروز ماتم تو نيست،امروز روز با شکوه و حماسه آفرين تست،تو رسالت خود را به وجهه احسن انجام داده ای،و من شهادت مي دهم و جميع انسان های که اينجا حاضر هستند شهادت مي دهند که اين مامول متحدانه پيروز مي شود.رفقا ما پيروز مي شويم .تشکر))

 

نسرين مفيد معاون شورای سراسری آلمان نهضت فراگير دموکراسي و ترقي افغانستان ضمن صحبت در رابطه به شخصيت برازنده رفيق بريالي چنين گفت :((

دیدی دلا که یاران تنها رهات کردند

بارنج ودرد وغصه  باز آشنات کردند

دلبستهء کی گردم  از کی وفا بجویم

یاران با وفایان، یک یک ، وفات کردند

رفقا ودوستان ! امروز در برابر پیکر مرد نستوه ، رفیق پرشور ، ا نقلابی ورزیده رفیق محمود  بریالی به زانو نشسته ایم .

رفیق بریالی یک مرد عادی نبود نبوغ فرازنده ایمانی به درازای تاریخ ، عشقی سرشاراز انساندوستی وعدالت پسندی در وجود اش پدیدار بود .

او در حقیقت یک کتابخانه بود . یک آرشیف پر از اندیشه وافکار سیا سی، یک درخت تناور  پر از میوه های آموزش وفرهنگ بود .

رفیق محمود بریالی یک خردورز استوار به پهنای تاریخ  بود ، یک انسان انقلابی که هر گز به جبن تن در نداد. مردانه رزمید و پرچم پر افتخار انسانیت وانسان سالاری را سر فراز نگهداشت .

رفقا ! ما امروز سر تعظیم به پیکر مردی فرو می آوریم که با ساتگین پر از شراب عدالت وانسان دوستی مستانه در کوچه  های سیاست  استوار وپا برجا گام برداشت ونستوه وشکست نا پذیر درخشید .

رفقا ودوستان ! امروز آخرین پدرود را با مردی بجا می آوریم که در دوران پر افتخار سیاسی اش به خاطر فصل کردن آمده بود . او صایقه وار درخشید و نوروحدت ویگانگی را میان  رفقا پخش کرد . ولی دردا ودریغا که بسرعت رفت .

رفقا !    عشق تشکل وسازماندهی در تار وپود اش تنیده بود . او بار ها باین اندشه دست وگریبان بود که چگونه میتوان رفقا را دوباره با هم نزدیک کرد وگره های باز شدهء سیاسی را با هم دو بار ه گره زد .

این اندیشهء اوکه  بار ها بما خا طر نشان ساخته بود: رفقا ! باید رزمید وباید بخاطر تشکل  دوباره  رفقا تلاش کرد  . رهنمایی خوبی به اعضای نهضت است .

او پدری بود مهربان  . شوهری بود وفادار رفیقی بود استوار .

رفیق محمود بر یالی بار گران سیاسی را مردانه به دوش کشید . نه مانده شد ونه آه و اوف کشید بلکه استوار تا آخرین لمحه ءحیات خندید ورزمید وآنرا بسوی منزل مقصود  کشانید .

رفیق بر یالی هنگامیکه هیو لای مرض گلویش را میفشرد ابراز کرده بود که آرزو دارد تا پیش از مردن  یکبار دیگر وحدت رفقا را ببیند و برپایی کنگره وحدت را به نظاره بنشیند.این ا رمان را بگور برد ولی آ یا ما نمیتوانم این آرزوی رفیق محمود بریالی عزیز را بر ثمر رسانیم ؟.

رفقا ! اکنون که آخرین وداع را با  پیکر سرد رفیق بریالی بجا می آوریم . بیاید صادقانه دور از هرنوع بی تفاوتی وبی میلی ودور از هر نوع خود ستایی وخود مطرح گرا یی دست بدست هم بدهیم وخانه ویران شده حزب را دو باره آ باد بسازیم . گره های از هم پا شیده را با هم دو باره گره بزنیم ویکبار دیگر پرچم پر افتخار وحدت ویگانگی را  بلند کنیم  .

من به مثابه یک زن ، یک رفیق کوچک ولی با امید وتصمیم مردانه ، شما را به پیکر

 مر د اسطوره ء سیاسی کشور ما به پیکر گل سر سبد وحدت به پیکر مرد طراز نوین انسانیت به پیکر  رفیق محمود بریالی سوگند میدهم که همینجا همین حالا هر نوع خودپرستی ، خود مطرح گرایی را کنار بگذارید ودست بدست هم بدهید ونهضت چپ ودموکراتیک را که رفیق بر یالی نهال آنرا غرس کرد ، به شگوفه وبه ثمر بر سانید .

آرزوی این خرد ورز بلند اندیش و فرهیخته را بارور سازید .هر درنگ شما , هر سکوت شما وهر بی تفاوتی شما میخ سربی است که به پیکر خود میکوبید .وطن واولاد وطن به نیروی چپ نیاز دارد اندیشه والای چپ دموکراتیک را از هر نوع ورطه وتهلکه نجات بدهید .

من به رفقای که میپندارند از دست شان کاری ساخته نیست عرض میدارم  اگر  یکبار هم که شده مانند رفیق محمود بریالی بیاندیشید . او تا دم آخر نفس به حزب وبه نهضت چپ میاندیشید . او از پیری چی که از مرگ هم هراس نداشت ومردانه بسوی او شتافت .

رفقا  رهبران خردوز! که روزی نام شما بر سر شانه های تاریخ سنگینی میکرد . چرا فراموش کرده اید که شما همان ها هستید که روزی چرخه سنگین تاریخ را مردا نه میکشیدید . نام نیکو و دستان پاک شما امروز در صفحهء زرین تاریخ به جلایش نشسته است . مردم کشور ما بشما میبالند. شما هم به آنها ببالید ودست بدست هم بدهید . بریالی وار پرچم درخشان وحدت را دوباره بر شانه هایتان بلند کنید . مرا ببخشید که اگر گستاخی کردم .

رفقا! بیشک که  نام رفیق محبوب ، بزرگوار وبزرگمنش ما محمود بر یالی هموار ه ماندگار وستودنی  بر تارک دفتر زمانه ها میدرخشد .

بخسپ ای رفیق بریالی عزیز ای سپیدار آزادی ، ای رهرو جادهء روشنای ، ای شکوه شهر انسانیت  ! بخسپ وبه  خواب ا بد یت فرو برو! مطمئین باش که اندیشه ات بنور چراغی مبدل میشود که بآن نسل های آینده تاریخ راه شان را خواهند یافت .

ستاره ها به لب آرند همیشه نا م ترا

شگوفه ها پر افشان کنند سلام ترا

پخسپ ای دلیر مرد اندیشه وخرد ، نامت جاودانه در تاریخ اندیشه وسیاست کشور ومنطقه حک خواهد شد .

پدرود رفیق بریالی عزیز!))

 

متعاقباًانورفرزام از دوستان نزديک مرحوم بريالي صحبت نموده و چنين گفت :(( زرغونه جان عزيز،رفيق محبوبه کارمل،رفقا!

برای من سخت دشوار است که در اين لحظات احساس خود را بيان کنم.من رفيق خود را،برادر بزرگ خود را از دست داده ام.يکي از دشوارترين روزهای زنده گي من همين چند روز آخر است.من و رفيق بريالي عزيز را چهاردهه رفاقت،دوستي و برادری باهم پيوند مي داد.در نخستين سالهای حيات حزبي من،منشي من بود،در اولين روزهای سال 1980 که من به افغانستان رفتم،او مرا از ميدان هوايي گرفته و به شعبه روابط بين المللي حزب برد و معاون خود تعيين کرد و بعداز آن که افتخار کار با رفيق کارمل عزيز را داشتم هر روز با هم مي ديديم و در زمان مهاجرت هم تماس داشتيم.برای من در اين لحظات کوتاه مشکل است که احساس خود را بيان کنم.کشتمندصاحب،داودجان رزميار ، ساير رفقا و منگل صاحب صحبت های خوبي در مورد رفيق بريالي داشتند.يکي از چيزهای که در خصلت بريالي جان بود،اين است که نه در جريان تحصيل و حاکميت حزب و بعداً هم در زمان مهاجرت هيچگونه تغييری در گفتار و کردارش رونما نگرديد.در زمان قدرت مغرور نبود و در زمان شکست مأيوس نشد.

با عرض تسليت به خود،به رفقا و به خانواده بزرگش با زنده ياد بريالي عزيز خداحافظي مي کنيم .))

 

بعداً جليل پرشور عضو شورای سراسری سويدن نهضت فراگير دموکراسي و ترقي افغانستان سخنرا
January 15th, 2007



  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بیانات، پیامها و گزارشها